تاریخ مختصر جامعۀ بهائی ایران

آئین بابی و بهائی هر دو از ایران برخاستند و این سرزمین بستر بسیاری از وقایع تاریخی مهم و اساسی این دو دیانت بوده است.

جامعۀ بابی با ایمان آوردن 18 مؤمن اولیه (حروف حَی) به حضرت باب شکل گرفت. سفرهای این افراد به گوشه و کنار ایران موجب انتشار آئین بابی شد. در شهرهای مناطق مرکزی ایران، مازندران، خراسان فارس و یزد، آئین بابی به طور گسترده مورد پذیرش مردم قرار گرفت و در مناطقی همچون آذربایجان، مازندران، فارس و خراسان به روستاها نیز راه یافته بود. در این دوره اقبال به آئین بابی اساساً محدود به مسلمانان شیعه بود.

پس از تیرباران حضرت باب در سال 1230 ه.ش. (1850 میلادی) و درجریان دستگیری، شکنجه و کشتار گستردۀ بابیان، حضرت بهاءالله که یکی از سر‌شناس‌ترین پیروان ایشان بودند ابتدا به مدت 4 ماه در سیاه‌چال تهران زندانی و بعد از آن به دستور حکومت وقت در ایران به بغداد تبعید شدند. در بغداد، شیوۀ هدایت و رهبری اخلاقی مؤثر حضرت بهاءالله، امور جامعۀ بابی را سامانی دوباره بخشید و روحی جدید در اعضایش دمید. زمانی که حضرت بهاءالله اعلام نمودند که ایشان همان مظهر ظهور الهی هستند که ظهورش برای این زمان توسط حضرت باب وعده داده شده بود، به جز عدۀ اندکی همۀ پیروان حضرت باب به ایشان ایمان آوردند و بهائی شدند.

گروهی از بهائیان اولیه

حضرت بهاءالله از طریق هزاران نامه و نوشته که به پیروان خود در ایران می‌فرستادند و همچنین در ملاقات‌هایشان با افرادی که در مراحل مختلف تبعید در بغداد، استانبول، ادرنه و بعدها عکا به دیدار ایشان می‌شتافتند، پیروان خود در ایران را تشویق به رعایت اصول روحانی و اخلاقی می‌نمودند، آن‌ها را به اتحاد و همکاری دعوت می‌کردند و اهمیت تبلیغ و انتشار پیام آئین جدید را در داخل و خارج ایران یادآور می‌شدند. این هدایت‌ها و تشویق‌ها رشد و بالندگی این جامعۀ نوظهور را نه تنها سرعت می‌بخشید بلکه تضمین می‌نمود و با تلاش‌های خستگی ناپذیر پیروان اولیه، جوامع محلی بهائی یکی بعد از دیگری در گوشه و کنار ایران تأسیس می‌شد.

از اواخر قرن 19 میلادی، جامعۀ بهائی ایران به نحو چشمگیری رشد و گسترش یافت. علاوه بر شیعیان، گروه‌های بزرگی از یهودیان (از جمله در همدان، کرمانشاه، تهران، خراسان و کاشان) و زرتشتیان (در یزد) به آئین بهائی ایمان آوردند. ترک‌های آذربایجان، کردها و لرها در میان اولین اقوام ایرانی بودند که به آئین بهائی اقبال نمودند. بهائیان در طیف وسیعی از طبقات و اقشار متنوع اجتماع جای می‌گرفتند که از آن میان می‌توان به علماء و اندیشمندان، مجتهدان، طلاب، دراویش، بازرگانان، صنعتگران و معلمان … اشاره کرد. پیام حضرت بهاءالله دربارۀ رفع اوهام و ترک سنت‌های پوسیده، نفی خشونت و تعصب مذهبی، آزادی عقیده و وجدان، هماهنگی علم و دین و عقل و بیش از هر چیز یگانگی نوع انسان، به تدریج در این جامعۀ نوپا که مرکب از فرهنگ‌ها و پیشینه‌های مختلف بود، روح برابری و یگانگی را بیدار نمود و در طی نسل‌ها، آن‌ها را در مسیری از یادگیری برای از میان برداشتن شکاف‌های عمیق موجود بین اقوام مختلف، گروه‌های سنی متفاوت، طبقات گوناگون و زن و مرد قرار داد تا بتوانند یک اجتماع متنوع و در عین حال متحد بیافرینند.

اعضای محفل روحانی محلی شهسوار(تنکابن) حدود سال 1324 هجری شمسی
یک شورای محلی در کرمان

با رشد جوامع بهائی، بر اثر هدایت‌های حضرت عبدالبهاء، بذر مؤسسات اداری آیندۀ بهائی به صورت انجمن‌های شور کاشته شد. در گذر زمان، مجموعه‌ای از شوراهای مشورتی محلی (محفل‌های روحانی) در ایران شکل گرفت که امور جامعۀ بهائی را در سطح محلی اداره می‌کردند، پرورش اخلاقی اعضای جامعه را حمایت می‌نمودند، به تأسیس مدارسی برای همگان می‌پرداختند که در آن‌ها به ویژه تعلیم و تربیت دختران مورد توجه بود، به بیماران رسیدگی می‌نمودند و در ترویج تعالیم بهائی می کوشیدند. از آن‌جا که حضرت عبدالبهاء بر ترقی زنان تأکید بسیاری داشتند، زنان نیز به تدریج مشغول ایفای نقش در فعالیت‌های جامعه شدند به گونه‌ای که همپای مردان به عنوان اعضای شوراهای مشورتی در سطح ملی و محلی در سرتاسر ایران انتخاب می‌شدند و در خدمت به جامعه سهیم و شریک بودند. فعالیت‌های مربوط به رشد و استحکام جامعۀ بهائی و در کنار آن اقدامات و خدمات توسعۀ اجتماعی-اقتصادی این جامعه که منافع آن متوجه تمام ملت ایران بود، پس از حضرت عبدالبهاء، ابتدا با راهنمایی‌های حضرت شوقی افندی و بعد از ایشان تا کنون از طریق رهنمودهای بیت‌ العد‌ل ‌اعظم در جریان است.

بهائیان بزرگ‌ترین اقلیت دینی ایران را تشکیل می‌دهند و جامعۀ بهائی ایران از بزرگ‌ترین جوامع بهائی دنیا به شمار می‌آید. بهائیان ایران نقش چشمگیری در پیشرفت و انتشار این آئین به گوشه و کنار دنیا ایفا نموده‌اند. با وجود همۀ مخالفت‌ها و آزار و اذیتی که جامعۀ بهائی ایران از ابتدای شکل‌گیری در زادگاه خود با آن مواجه بوده، همواره سعی کرده است به عنوان یک جامعۀ زنده و پویا به رشد خود ادامه دهد. بهائیان ایران پیوسته با خلوص نیت کوشیده‌اند سوءتفاهمات و تعصباتی را که بر ضد این جامعه رواج داده شده است با محبت و صلح‌طلبی برطرف سازند و با عشق فراوان نسبت به کشور خود، دست ‌در‌ دست سایر هموطنان‌شان در هر کجای این سرزمین برای پیشرفت ایران تلاش کنند.

حضرت بهاءاللّه از افق ايران ظاهر شد و در عالم افکار حرکتی شديد انداخت.

حضرت عبدالبهاء
Star
دو بهائی اهل نجف‌آباد در حدود سال‌های 1345-1315 هجری شمسی