نظر برخی از افراد سرشناس در مورد حضرت بهاءالله و آئین بهائی
- :
- دویستمین سالگرد تولد حضرت بهاءالله
- :
- نظر برخی از افراد سرشناس در مورد حضرت بهاءالله و آئین بهائی
بسیاری از دانشمندان، نویسندگان و روزنامهنگاران، هنرمندان، نمایندگان اقوام وملل و ادیان مختلف، در دوران معاصر و یا در زمان زندگی حضرت بهاءالله ( قرن 19میلادی) دربارۀ ایشان و آیین بهائی سخن گفتهاند. آنچه در اینجا میخوانید نمونههایی از این نظرات هستند.
مهاتما گاندی مینویسد: «دیانت بهائی امیدی است برای همه بشر.»
ماری، ملکه رومانی، مینویسد: «…اگر نام بهاءالله یا عبدالبهاء به چشم یا به گوش شما خورد، تعالیم آنها را از خود دور نسازید. بلکه بالعکس، در کتب آنها دقت نمایید و سعی نمایید که بیان روحبخش و صلحآمیز آنها در قلبتان نفوذ کند، همچنان که در قلب من نیز نفوذ کردهاست.»
تولستوی، فیلسوف و رماننویس روسی، مینویسد: «آیین بهائی از مدتها قبل، مورد توجه من قرار گرفته و من معتقدم که این آیین، آیندۀ جامعه بشری است و دنیا را متحد خواهد کرد … آموزههای بهائی، روح این عصر و متناسب با نیاز بشر، پدید آمده است.»
هلن کلر، نویسنده و سخنران آمریکایی، پس از مطالعه کتاب بهاءالله و عصر جدید به خط نابینایان، چنین میگوید: … مبارزه با چنین ایدهای [آیین بهائی] بیفایده است. زیرا این آیین قدرت تأسیس دنیای جدیدی را دارد و در قلب هر انسانی، حس خدمت به بشر را بیدار میکند.
دارمستتر(Darmesteter)، زبانشناس و کارشناس خطوط اوستا و کتابهای میخی زرتشتی، استاد تاریخ مینویسد: «… اگر ایران و دنیا باید تجدید حیات شوند، فقط از راه این آیین، صورت خواهد گرفت.»
آرتور کریستنسن (Arthur Christensen)، شرقشناس و پروفسور فلسفه در دانشگاه کپنهاک، مینویسد: «بهترین هدیهای که ایران کنونی به جامعه انسانی تقدیم نموده، آیین بهائی است.»
رومن رولان، نویسنده و فعال صلح، برنده جایزه نوبل مینویسد: «من زندگی و فداکاریهای حضرت باب و بهاءالله را برای جامعه بشریت خواندهام و غرقِ دریای تعجب گردیده، به عظمت وجودشان پی بردهام.»
ویلیامز جکسون، دانشمند آمریکایی، مینویسد: «ایران قدیم، زرتشت و مانی و میترا را به جهان داد؛ ایران کنونی، حضرت باب و بهاءالله را به جهانیان داده. گرچه دولت و ملت ایران، از روی نادانی حضرت باب را تیرباران و بابیان را به وضع دردناکی قتلعام نمودند و حضرت بهاءالله را به کشورهای دیگر تبعید کردند، اکنون میلیونها نفر در پنج قاره عالم، به آیین بهائی گرویدهاند…»
جرج فوت مور (George Foot More)، فیلسوف و استاد دانشگاه هاروارد، مینویسد: آیین بهائی، جهانی است و طرفدارانش از مخالفان سرسخت جنگ، بیسوادی، فقر و عقبافتادگی هستند. بهائیان برای استقرار صلح و سوادآموزی در کشورهای در حال رشد، زحمت بسیار میکشند و هر کجا راه مییابند، مدرسه تأسیس میکنند و خواندن و نوشتن را به بومیان یاد میدهند.
نیکلا، نویسنده فرانسوی که تاریخ حضرت باب را نوشته است، میگوید: «او خود را براى عالم بشریت قربانى کرد و براى آن روح و جسم خود را فدا کرد و براى آن تحمل هرگونه محرومیت و دیدن هر نوع بیشرمى و ناسزا و شکنجه و حتى شهادت را نمود و بالاخره با خون خود پیمان نامه اخوت عمومى را مهر و امضا کرد و مانند مسیح با حیات خود بهاى اعلان سلطنت موافقت و مرافقت و انصاف و محبت نوع را ادا نمود.»
استاد محمد اقبال لاهوری میگوید: " همه خطوط و سیرهای متنوع فکری ایرانی را بار دیگر به صورت یک ترکیب جامع در نهضت دینی بزرگ ایران جدید میتوان یافت، یعنی در آئین بابی و بهائی".
دكتر بهرام چوبینه میگوید:«… نباید فراموش کنیم که بهاءالله ایرانی بود و اندیشههای او بنمایه ایرانی دارد و اعیاد این آئین جدید با جشنهای کهن ایرانی همزمان و همآهنگ است…تعالیم بهاءالله جهانیست و جهان ما روز به روز جهانیتر میشود…ما اگر به هر دلیلی نمیخواهیم و یا نمیتوانیم بهائی باشیم، ولی میتوانیم و باید بتوانیم که این حقیقت را بر زبان رانیم که بهاءالله ایرانیست و این پیامبر ایرانی اندیشههای جهانی دارد… بارها شانس آن را داشتهام و شاهد کنفرانسهای آنان در گوشه و کنار جهان بودهام شاهد بودهام که بهائیان بیشماری از پنج قاره جهان دور هم گرد آمدهاند و چه اندازه این بهائیان غیر ایرانی به بهاءالله و ایران احترام میگذارند و به بزرگی نام او به نیایش میپردازند… و ایران را پرستش میکنند. همیشه احساس مباهات و افتخار کرده و میکنم که سید باب، بهاءالله و عبدالبهاء ایرانی بودند… و من هممیهن آنان هستم و هممیهنان بهائی داشته و دارم…افسوس که تا کنون نتوانستم آنچنان که روح و قلبم آرزو میکنند به بهائیان میهنم خدمتی نمایم… امیدوارم با مهر و بدون پیشداوریها و تعصبات دینی، بیش از گذشته همه ما به هممیهنان دردمند بهائی خودمان خدمت کنیم… »
مهدی خلجی، نویسنده، خطیب و تحلیلگر سیاسی و از خانواده روحانیان میگوید: « …چیزی که برای من در جامعه بهائی جذاب است و فکر میکنم داروی درد ایران و خاور میانه است، این است که بهائیان رنج فوق تصور بردهاند اما کینه نمیورزند و به ایران وایرانی عشق میورزند و این برای من فوقالعاده ستایش برانگیز است چون این چرخه ملعون خشونت در ایران نه با خشونت بلکه با ایده صلحی که آیین بهائی مروج آن است از بین میرود. آنچه جامعه بهائی به عنوان راه حل پیش روی جامعه ایران میگذارد یعنی روح صلح و آشتی، پاسخ قطعی و نهایی به تمام ظلمها و خشونتهاست.»
مجمع عالی قانونگذاری برزیل در سال 1371ه.ش. اعلان کرد:« بهاالله آفریننده عظیمترین مجموعه آثار دینی است که تا کنون از قلم شخصی واحد صادر شده.»
دادگاه عالی آلمان در سال 1370ه.ش. چنین اعلان کرد: « ماهیت امر بهائی به عنوان یک دین و جامعه بهائی به عنوان یک جامعه دینی، چه در حیات روزانه و چه در سنت فرهنگی و رأی عامه و چه بنابر علم تطبیق ادیان، واضح است شکی در آن نیست.»